ساختمان رنگ باخته خیابان پاستور این روزها، در هیاهوی رفتنها و تدارک آمدنهاست. ساختمانی غریب که مسیر پرفراز و نشیب رسیدن و تکیه زدن بر اصلی ترین کرسی آن، بخشی از تاریخ چهل و دو ساله انقلاب و این مرز و بوم را شکل داده است. حیات سیاسی روسای جمهور پیشین ایران بدون شک، آینهای تمام قد از نوسانات نظام سیاسی کشور است؛ روسایی که اولینشان عزل شد و دومی ترور. سومی امروز رهبر این مرز و بوم است و چهارمی هنوز و حتی پس از وفات اش، سردار سازندگی. پنجمی سید اصلاحات و حجت این طیف است و ششمی با خاطره ای کدر از دولت بهارش ، هنوز هم در پس کوچه های سیاست پی جبران اعتبار دست رفته. هفتمی و کلیدش، همچنان قفل پنهان مشکلات اقتصاد است و هشتمی که هنوز به ساختمان پاستور نرسیده، به زعم عدهای یک معادله تقریبا معلوم که نامزدهای پوششی سعی دارند، تصوری مثبت از او را برای عموم مردم پررنگ تر کنند. جالب آن که همین اصطلاح «نامزد پوششی» خود یک ترکیب موثر سیاسی با پیشینه ای چند ده ساله است.
نامزهای پوششی به قدمت تاریخ
«آقای محمد غرضی، وزیر پست و تلگراف و تلفن آمد و برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری مشورت کرد. گفتم ما دنبال این هستیم که کسی به عنوان رقیب انتخابات در صحنه باشد؛ اگر بتواند این نقش را داشته باشد، خوب است. جهات منفی را هم تذکر دادم». این بخشی از خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی است که در ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۷۲ نگاشته شده است. سطرهایی که برخی به اشتباه نقطه شروع پیدایش نامزدهای پوششی را از آن می دانند.
او در بخش دیگر این خاطرات به تاریخ ۱۴ اردیبهشت سال ۱۳۷۲ حتی رقیب را نیز انتخاب می کند و می نویسد: «عصر شورای انقلاب فرهنگی جلسه داشت... با دکتر عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی صحبت شد که در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود تا صحنه بی رقیب نباشد...آقای عبدالله نوری وزیر کشور هم تلفنی از خالی بودن صحنه از رقابت در انتخابات اظهار نگرانی کرد که گفتم، قرار شده فردا دکتر جاسبی اسم بنویسد».
آیت الله در خاطره ۱۸ اردیبهشت نوشته است: «آقای احمد توکلی آمد. درمورد علت نامزدشدنش توضیح داد و درباره شیوه تبلیغ مشورت کرد. به خاطر کمک به جدی تر شدن انتخابات و امکان رقابت انتخاب تشویقش کردم». به این ترتیب انتخابات سال ۷۲ پایانی بر انتخابات تک قطبی در کشور شد اما هدف نگارنده از بازنشر این بخش از خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی چیز دیگری است.
سال ۷۲ ، نقطه آغاز نامزدهای پوششی یا چینشی؟!
«در مقابل پنج کاندیدا هستم و کاندیدای اصلی آقای رییسی است. مابقی پوششی هستند. اگر این افراد میخواهند جوابشان را بدهم قسم بخورند که تا آخر در رقابتها میمانند وگرنه پاسخ دادن معنی ندارد»؛ این ها را عبدالناصر همتی در اولین مناظره انتخاباتی ۱۴۰۰ گفت. ادعایی که برخی از رقیبان و حامیان جبهه مقابلِ او را وادار به عکس العمل و حتی بازخوانی تاریخ کرد، حتی به غلط! منظور، ادعای علی حدادی، نماینده مجلس فعلی در غالب یک توییت است : «پدیده نامزد پوششی در انتخابات، مسبوق به سابقه است و به قبل از سال ۹۶ و حضور جهانگیری باز می گردد. مرحوم هاشمی در خاطرات خود در اردیبهشت ۷۲ اشاره کردند که برای رقابتی تر شدن عرصه انتخابات از عبدالله جاسبی خواسته تا ثبت نام کند. استفاده از نامزدهای فیک و پوششی در این طیف سابقهای دیرین دارد».
شاید بهتر باشد ایشان دست کم برای خود، بار دیگر به معنای لغوی پوششی و ترکیب آن با نامزد بازگردد. در تعریف مترادف برای اصطلاح «نامزد پوششی»، ترکیب های «نامزد کمکی» ، «نامزد ضربهگیر»، «نامزد محافظ» و ... ذکر می شود. این در حالی است که مرحوم هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۲۱ خرداد سال ۱۳۷۲ می نویسد: «برخلاف همه انتخابات های گذشته، این بار برای گرم تر شدن انتخابات، به دست خودمان رقیب درست کرده بودیم. به نظر می رسد مقدار زیادی از آرای من از دست می رود؛ گرچه محتمل است برای جو رقابت، رای دهنده بیشتری داشته باشیم که همین جزء اهدافمان بود». رقیب تراشی به دست خود، هر چه هست معنای پوشش، حمایت و ضربه گیری را ندارد و بیشتر چینشی است آن هم نه برای خود بلکه برای گرم تر نگاه داشتن جریان انتخابات.
اولین نامزد پوششی چه کسی بود؟!
کاندیداهایی پوششی، عمدتا با شعارهایی مشابه و اهدافی یکسان به عرصه رقابت پا میگذارند و تنها چند روز پیش از آغاز رایگیری به نفع کاندیدای اصلی کنارهگیری میکنند. در برخی از دورههای ریاست جمهوری در ایران حتی نیازی به کنارهگیری این کاندیداها نبوده و آن ها با اختصاص دادن کمتر از ده درصد آرا، تنها تنور انتخابات را گرم نگه میداشتند. از جمله این موارد میتوان به حضور علیاکبر پرورش در دور دوم و سوم انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد.
با این حال ابراهیم رئیسی در پاسخ به ادعای رهمتی در خصوص پوششی بودن پنج کاندیدا ، اظهار کرد که اولین بار در تاریخ سیاسی ایران، در دوره دوازدهم این ترکیب معنی پیدا کرده است. البته بخشی از اظهار نظر او درست و مربوط به اسحاق جهانگیری است که گفته شد برای دفاع از سیاست های دولت وقت به این کارزار ورود کرد. با این حال پیشوند «اولین» در ابتدای جمله رئیسی، از اعتبار اظهار نظر او می کاهد.
مرور تاریخ انتخابات با درنظر گرفتن شاخصه انصراف در آستانه انتخابات نشان می دهد که در سال ۱۳۸۴ نیز یک کناره گیری (شاید با هدف پوشش) از سوی محسن رضایی کاندیدای طیف اصولگرا اتفاق افتاد.جالب آنکه او پیش از آن در فیلم تبلیغاتی خود به رسول ملاقلی پور(کارگردان فیلم) گفته بود: «فقط با گلوله کنار می روم!»
اما جدا از شکل گرفتن نطفه نامزد پوششی در انتخابات دور دوم و سوم که در سطرهای گذشته به آن اشاره کردیم ، اصلی ترین شمایل گیری این ترکیب در انتخابات سال ۱۳۹۲ و اتفاقا از سوی جریان اصولگرا اتفاق افتاد.
سال ۹۲ مشخص بود که حداد عادل، علی اکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی هر چهار نفر تأیید صلاحیت میشوند. با این حال با اعلام این که قرار است یکی بماند و سه تا کنار روند وارد گود انتخابات شدند تا سه نفر نقش پوششی یک نفر دیگر را بازی کنند. اگر اصلی ترین شاخصه پوششی بودن را، انصراف و کناره گیری یک کاندیدا به نفع نامزد هم طیف خود بدانیم، حداد عادل که در آستانه انتخابات ۱۳۹۲ انصراف داد، اولین نامزد پوششی تاریخ جمهوری اسلامی لقب می گیرد!
سال ۹۶ هم همین طور بود. آن سال مشخص بود که جهانگیری نامزد پوششی روحانی است که همین طور هم شد و به نفع او کنارهگیری کرد و از بین قالیباف و رئیسی هم مشخص بود که یکی قرار است نقش پوششی را ایفا کند. در نهایت هم اصلی(رئیسی) ماند و پوششی(قالیباف) رفت. با این حال اصطلاح نامزد پوششی امسال گل درشتتر از سال های پیش است. در دورههای قبل شاید رگههایی از رقابت درونگروهی بین نامزدهای پوششی مشاهده می شد و حتی نامزد پوششی از اصلی قابل تمیز نبود اما امسال نامزدهای پوششی هم تعداد بیشتری دارند هم وضوح بیشتری. اما دلیل این حجم از واکنش به این جریان چیست؟ وقتی به قول آقای رئیسی ، دیگران نیز پوششی بودند؟ روزنامه «شرق» در گزارشی به نکته قابل توجهی اشاره می کند و می نویسد: «ماجرای نامزد پوششی در جریان اصولگرایی به علت اطمینان از تأیید صلاحیت نامزدهای اصلی بیشتر قابل نقد است تا اصلاحطلبی. اصلاحطلبان هیچوقت از تأیید صلاحیت نامزدهایشان مطمئن نیستند برای همین عجیب نیست اگر با نامزدهای پوششی و زاپاس وارد میدان شوند». با این حال عبارت نامزد پوششی فارغ از تعریف شدن در هر طیف، ترکیبی آسیب زننده است که اگر تدبیری درباره آن اندیشیده نشود ماهیت انتخابات را دچار تغییر و تحول جدی خواهد کرد. به عبارت دیگر ، با ادامه پیدا کردن این ترکیب در جریان سیاسی کشور، دور از انتظار نیست که انتخابات ریاست جمهوری، ماوای بده بستانهای داوطلبان و جریانات سیاسی شود ، ماهیت انتخابات را تخریب کرده و آتش فسادِ سیاسی و اقتصادی را در کشور، شعله ورتر از قبل کند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟